خلاقیت چیست؟
دیپاک چوپر، نویسنده و پزشک معتقد است عنصر خلاقیت همراه با تمرکز و اندیشه میآید و به معنی از مشکلات فرصت ساختن است. چیکسنت میهای در کتاب خلاقیت، پا را فراتر گذاشته و میگوید:
خلاقیت سرچشمه اصلی معنی زندگی ما است.
از نظر او خلاقیت یک فرایند جذاب است که باعث غنیتر شدن زندگی میشود.
خلاقیت از ایدههای ذهنی نشات میگیرد و به عمل در محیط پیرامون ختم میشود. درواقع خلاقیت پیدا کردن ارتباط بین عناصری که از دید دیگران غیرمرتبط است، بهترین وقت برای رشد خلاقیت، زمان کودکی است.
تفکر خلاق چیست؟
اکثر افراد خلاقیت را با فعالیت هنری مانند نوشتن یک رمان، نقاشی، آهنگسازی و… اشتباه میگیرند. اینها تماما فعالیتهای خلاقانه هستند اما الزاما تمام افرادی که تفکر خلاق دارند، هنرمند نیستند. بلکه در بسیاری از مشاغل و فعالیتهای روزانه، افراد نیاز به تفکر خلاق دارند.
تفکر خلاق راهی است که به ما کمک میکند تا به مسائل از جنبههای مختلف نگاه کنیم. این فرایند به ما کمک میکند تا درمیان چیزهایی که درظاهر غیرمرتبط هستند ارتباط پیدا کنیم و در مواجهه با چالشها به دنبال راهحلهای غیرمعمول باشیم و با استناد به گفته استیو جابز که مبتنی بر تاثیر تجربه بر تفکر خلاق است، افرادی که تفکر خلاق دارند تلاش میکنند تا از تجربیاتشان استفاده کنند و همه جانبه به مسائل نگاه کنند و راهحلهای متفاوت و عملیتری ارائه کنند. پس میتوان گفت در تفکر خلاق، به جهانبینی بالا نیاز داریم.
برای داشتن ذهنی خلاق ابتدا باید جرئت کنیم و تفکرات و راهحلهای سنتی را گزینش کنیم و سپس الگوها و رویکردهای جدید را جایگزین کنیم.
چگونه کودک خلاق داشته باشیم؟
مهمترین نکته در این باره این است که ذهن کودک را رها بگذاریم و مدام دنبال این نباشیم که کودکمان مانند ما و قواعدمان فکر کند. به قول آقای دکتر رفعتیان، عضو کالج ملی روانپزشکی فرانسه باید بپذیریم که کودک ما هویتی جداگانه دارد و برای رشد نیاز به آزادی عمل دارد. البته باید توجه داشته باشیم که فرزندمان را به مسیری راهنمایی کنیم که انتخابهای هدفمند داشته باشد. از کودکی کتابها، انیمیشنها و برنامههایی را برای او در نظر بگیریم که به رشد فکری او کمک کند.
برای خواندن مقاله “بررسی انیمیشنهای موثر در مهارتهای ارتباطی کودکان” اینجا کلیک کنید.
کن رابینسون در سخنرانی تد خود عنوان کرد که باید آماده اشتباه کردن باشیم وگرنه هیچوقت هیچ فکر نابی به ذهنمان نمیرسد. این قاعده برای کودکان بسیار مهم است. چرا که آنها در مرحله آزمون و خطا هستند. اگر ما خود را آماده این فرایند نکنیم، فرزندمان از اشتباه کردن خواهد ترسید. به گفته پیکاسو همه کودکان هنرمند به دنیا میایند اما مهم این است که در مراحل رشد و تربیتی خود چگونه شکل بگیرند که هنرمند باقی بمانند. اما مساله این است که قواعد ذهنی والدین و آموزش و پرورش بر این مبنا است که کودک باید به ریاضی، علوم، زبان و… اهمیت دهد و در اولویت آخر به هنر میرسیم. شاید هیچ مدرسهای را پیدا نکنیم که به همان اندازهای که برای ریاضی و نمره ریاضی اهمیت قائل است، برای هنر نیز ارزش قائل باشد. درواقع هنر در کودکی به ما قابلیت رشد و بروز میدهد. چیزی که از دید مدارس و برخی والدین پنهان است.
شما میتوانید برای دیدن سخنرانی تد کن رابینسون اینجا کلیک کنید.
بازیهای کودکانه
یکی از مهمترین فعالیتها برای کودکان، بازی کردن است. کودکان معمولا با ابزارهای سادهای که در محیط اطرافشان پیدا میشود، بازیهای خلاقانهای انجام میدهند. مثلا تصور میکنند یک قابلمه شبیه یک کشتی است و یا با ابزارهای ساده مثل بالشت خانه میسازند. به جز استفاده از ابزار، غالبا کودکان در قالب نقشهای مختلف اجتماعی میروند و با تعاملات ذهنی، فضایی را میسازند که ساخته و پرورده ذهن خودشان است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که خلاقیت در درون کودکان است و بدون هیچ هزینهای میتوانیم کودک خلاق داشته باشیم، فقط کافی است به ذهن کودکانمان اعتماد داشته باشیم.
بازی کردن به رشد اجتماعی کودکان بسیار کمک میکند. در قالب نقشهای مختلف رفتن، همدلی و حل مسئله را نیز در کودکان تقویت میکند. همچنین به آنها کمک میکند تا آماده پذیرفتن نقشهای اجتماعی خود باشند.
روانشناسان در مباحث فرزندپروری تاکید میکنند که والدین روزانه سی دقیقه باید با فرزند خود بازیهایی را انجام دهند که انتخاب خود کودکان است.
از طریق بازی، کودکان قادر به ابراز احساسات خود هستند. بازی کردن همچنین فشارها و اضطرابهای کودک را کاهش میدهد. کودکان، هرآنچه در درونشان است را بازی میکنند. بازی یک فعالیت افسانهای است که بر توانایی تخیل کودک اثرگذار است. بسیار مهم است که در روند بازی بچهها دخالت نکنیم و فقط مراقب آنها باشیم. اگر آزادی در بازی را به کودکان بدهیم، آنها مدام ایدههای ذهنی جدید خود را امتحان میکنند.
آموزش و طوفان فکری
یکی از معروفترین و کاربردیترین تکنیکهای خلاقیت بارش فکری است که مبدع آن دکتر الکس اسبورن بود.
معمولا این تکنیک به صورت گروهی انجام میشود و هنگام بنبستهای کاری و آموزشی بسیار کارآمد است. افراد حاضر در گروه، هرآنچه که درباره مبحث مطرح شده به ذهنشان میرسد بیان میکنند و بعد از ارزیابی ایدههای مختلف به جمع بندی میرسند. مهمترین و جذابترین بخش این فرایند رهایی ذهن است. در این روش افراد هرآنچه که به ذهن میرسد را بیان میکنند. دقیقا خلاقیت از بیان ساختارهای شکسته شدهی ذهن مجال رشد کردن پیدا می کند.
این شیوه برای حل مسئله کودکان بسیار مؤثر است. به همین دلیل است که روانشناسان کودکی که فرزندپروری را آموزش میدهند بسیار بر طوفان فکری در حل مسئله کودکان تمرکز میکنند. آنها پیشنهاد میکنند به هنگام بروز تعارض و مشکل، توپ را در زمین کودکان بیندازیم و از آنها بخواهیم راهحلهایی که به ذهنشان میرسد را بدون ترس بیان کنند و با والدین یا معلم آنها را بررسی کنند. نکته مهم این روش این است که فرایند خلاقیت در ذهن کودک اوج میگیرد و اعتماد به نفس و تلاش آنها برای حل مسئله بیشتر میشود. تجربه شخصی من نشان میدهد که در استفاده از این شیوه آموزشی و تربیتی، راهحلهایی که کودکان ارائه میدهند بسیار بکر و خلاقانه است.